فهرست مطالب

پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن - سال سوم شماره 2 (پیاپی 6، بهار و تابستان 1394)

پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن
سال سوم شماره 2 (پیاپی 6، بهار و تابستان 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/08/20
  • تعداد عناوین: 6
|
  • محسن قاسم پور، فاطمه حاجی اکبری صفحات 7-22
    فخر رازی و شیخ طوسی گرچه به لحاظ کلامی دارای دو خاستگاه فکری اند اما با توجه به رویکرد عقل گرایانه خود در تفسیر در قلمرو نسخ دارای دیدگاه های خاصی اند این رویکرد عقل گرایانه برخاسته ازمبانی تفسیری این دو مفسر بزرگ مسلمان است. مبانی تفسیری که در حکم پیش فرض ها و اصول بنیادین مفسرآن قرآن است، در نحوه کیفیت تفسیری مفسر بازتاب می یابد. صرف نظر از جنبه های گونه گون مبحث نسخ - که از دیرباز محل بحث محققان علوم اسلامی بوده - آنچه در این مقاله کانون بحث و بررسی است؛ چگونگی تاثیر این مبانی تفسیری در تفسیر آیات ناظر بر ناسخ و منسوخ است. بر اساس، مبانی مهمی مانند حکیمانه بودن خدا و فعل او یعنی قرآن حکیم، جاودانگی قرآن و تاثیر آن با توجه به عنصر مصلحت در نسخ و سرانجام خود اصل و مبنای ناسخ و منسوخ داشتن قرآن، آیات موسوم به ناسخ و منسوخ تفسیری خاص یافته است. اولا نتیجه این تفسیر این است که دامنه این آیات بسیار محدود است هردو مفسر چیزی کمتر از ده آیه را شامل چنین آیاتی می دانند؛ ثانیا هر دو مفسر در پرتو مبانی مانند حکیمانه بودن خدا و قرآن و جاودانگی آموزه ای آن و نوع رابطه ای که این مبنا با نسخ از حیث عنصر مصلحت دارد، دارای نقاط اشتراکی هستند. اما از آن سو، در موردی که به تفاوت دیدگاه کلامی آنان مربوط می شود مانند اهمیت اصل عدل به عنوان مولفه اساسی مبنای عقلی در تفسیر آیات اختلاف دارند.
    کلیدواژگان: شیخ طوسی، فخر رازی، مبانی تفسیری، حکیمانه بودن، آیات ناسخ و منسوخ
  • محمد باقر عامری نیا، عباسعلی فراهتی صفحات 23-42
    غیروحیانی بودن الفاظ قرآن کریم نظریه ای است که برخی روشنفکران معاصر و در راس آنها، نصر حامد ابوزید، بدان پرداخته اند. نظریه حامد ابوزید در این باره با استناد به آیات 193 و 194 سوره شعراء، مساله تعدد قرائات، حدیث نزول قرآن بر هفت حرف، داستان عبدالله ابن ابی سرح و نظریه کلام نفسی ساخته و پرداخته شده است. در مطالعه پیش رو ضمن اشاره به سابقه تاریخی این دیدگاه، کوشیده ایم با استنتاجات تفسیری و کلامی نشان دهیم که خوانش نصر حامد ابوزید از این مسائل وافی به مقصود نیست. خوانش ناقص و تفسیر یک سویه آیات، عدم توجه به تاریخ تعدد قرائات و مواجهه گزینشی با نقل های تاریخی در این باره، قرائت خاص از حدیث هفت حرف و استناد به داستان مجعول ابن ابی-سرح، برخی از مشکلات نظریه وی درباره وحی قرآنی است. خوانشی دیگرگون از این مسائل، نه تنها به اثبات نظریه غیرلفظی بودن وحی قرآنی، که به اثبات نطریه معارض آن می انجامد که در این مطالعه مورد توجه واقع است.
    غیروحیانی بودن الفاظ قرآن کریم نظریه ای است که برخی روشنفکران معاصر و در راس آنها، نصر حامد ابوزید، بدان پرداخته اند. نظریه حامد ابوزید در این باره با استناد به آیات 193 و 194 سوره شعراء، مساله تعدد قرائات، حدیث نزول قرآن بر هفت حرف، داستان عبدالله ابن ابی سرح و نظریه کلام نفسی ساخته و پرداخته شده است. در مطالعه پیش رو ضمن اشاره به سابقه تاریخی این دیدگاه، کوشیده ایم با استنتاجات تفسیری و کلامی نشان دهیم که خوانش نصر حامد ابوزید از این مسائل وافی به مقصود نیست. خوانش ناقص و تفسیر یک سویه آیات، عدم توجه به تاریخ تعدد قرائات و مواجهه گزینشی با نقل های تاریخی در این باره، قرائت خاص از حدیث هفت حرف و استناد به داستان مجعول ابن ابی سرح، برخی از مشکلات نظریه وی درباره وحی قرآنی است. خوانشی دیگرگون از این مسائل، نه تنها به اثبات نظریه غیرلفظی بودن وحی قرآنی، که به اثبات نطریه معارض آن می انجامد که در این مطالعه مورد توجه واقع است.
    کلیدواژگان: وحی قرآنی، وحی لفظی، نزول معنایی، نصر حامد ابوزید
  • مبانی رویکرد تاریخی در تفسیر قرآن کریم
    محمدرضا حسینی، علی فتح اللهی صفحات 43-60
    قرآن کریم دارای آیات تاریخی فراوانی است که، توجه به تاریخ عصر جاهلی و شناخت شرایط عصر نزول و حوادث صدر اسلام در فهم و تفسیر بسیاری از آیات آن از ضرورت و اهمیت فراوانی برخوردار است. در واقع، آگاهی از تاریخ که قرآن به گونه ای اشاره وار از آن یاد کرده، موجب روشنی مفاهیم آیات مربوط به این نوع می گردد؛ شناخت آداب و رسوم مختلف عصر جاهلی مانند آداب و رسوم عبادی و مناسک حج، آداب و رسوم اجتماعی و خانوادگی و آداب و رسوم اقتصادی و تجاری در فهم و تفسیر آیات مرتبط با آن نقش دارد. آن سان که آگاهی از تاریخ عصر نزول نیز نقش مهمی در حل تناقض ظاهری آیات، رفع ابهام از چهره آیات، شناخت آیات مکی و مد نی و ترتیب نزول، و شناخت احکام ثابت و متغیر و ناسخ و منسوخ دارد. به گو نه ای که در بسیاری از موارد، بدون اطلاع از تاریخ، فهم و تفسیر آیات، ناممکن می گردد یا مفاد آنها در هاله ای از ابهام باقی می ماند.
    کلیدواژگان: تفسیر، اسباب نزول، ترتیب نزول، تاریخ جاهلیت، تاریخ اسلام
  • محمود کریمی بنادکوکی، محمد صادق هدایت زاده صفحات 61-74
    تفسیر اجتماعی به عنوان یکی از گرایش های تفسیری در سده اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. یکی از زیرشاخه های این گرایش تفسیری که در چند دهه گذشته ظهور و بروز چشمگیری در جهان اسلام داشته، گرایش فمینیستی در تفسیر قرآن کریم است. در این مقاله، در گام نخست پس از معرفی اجمالی جریان فکری فمینیسم اسلامی در جهان اسلام، مهمترین اصول این گرایش تفسیری در مقابل تفاسیر سنتی یعنی پرهیز از تحمیل عقیده مردسالاری، آزادی عقل در فهم قرآن، اصل عدم تضاد میان بخشهای مختلف قرآن و اصول بنیادین آن مانند برابری جنسیتی و... بررسی می شود. در گام بعدی اصول پیش گفته مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته که از جمله آنها می توان به بی اساس بودن اتهام جهت گیری مردسالارانه به سنت تفسیری، لغزیدن در ورطه تفسیر به رای، آرای افراطی زن سالارانه در تفسیر و... اشاره کرد.
    کلیدواژگان: تفسیر اجتماعی، گرایش تفسیری، فمینیسم اسلامی، تفسیر فمینیستی، برابری جنسیتی
  • بهمن زندی، سید حسین میرتقی صفحات 75-90
    این مقاله در صدد ارائه برخی آرا و نظرات ابن جزری نویسنده کتاب النشرفی القراءات العشر در زمینه مباحثی از تجوید و بررسی آنها از دیدگاه آواشناسی جدید می باشد. یافته ها نشان می دهد که ابن جزری از اندام های گفتار، تنها از حفره حلق و دیگر اندام های گویایی بالای این حفره نام برده است وبه نقش اندام های تنفسی و واک ساز در تولید آواها اشاره نکرده است. در کتاب النشر همخوان ها دقیق تر و مفصل تر از واکه ها توصیف شده اند. از نظر توصیف جایگاه ها و شیوه های تولید همخوان ها تشابهات زیادی میان توصیفات ابن جزری و آواشناسی جدید وجود دارد. ابن جزری مانند برخی دیگر از پیشینیان به تمایز بین آواهای واکدار و بی واک پی برده است. در کتاب النشر به واحد زبرزنجیری درنگ توجه گردیده و این پدیده با اصطلاحات سکت و وقف مطرح گردیده است، همچنین به فرایندهای آوایی با اصطلاحات گوناگونی اشاره شده است. ابن جزری توصیفی از واکه های کوتاه ارائه نکرده است. توصیف وی از واکه های بلند و مرکب، توصیفی اجمالی و کوتاه می باشد.
    کلیدواژگان: آواشناسی، قرآن، علم التجوید، ابن جزری، النشر فی قرائات العشر
  • محمدحسین مهدوی نژاد، مهدی اخوت صفحات 91-106
    توجه به زبان دین در فلسفه دین به دلیل چگونگی مساله معنا درباره فهم گزاره های دینی و تحلیل اعتقادات مبتنی بر این گزاره هاست. آنچه در این میان مهم است و در حل بسیاری از مسائل می تواند مورد بهره قرار گیرد، مساله ارتباط میان لفظ و معنا، دلالت آنها و نیز معنای واژگانی است که در متون دینی به کار رفته است، به طوری که امروزه زبان شناسان معاصر در سمانتیک یا علم دلالت الفاظ، بحث مستقلی را برای واژگان اختصاص داده اند. با عنایت به این مهم و نیز واژه شناسی ای که در متون دینی و زبان دین به ویژه کلام وحی مطلق؛ قرآن، به کار رفته و با توجه به اعجاز بیانی قرآن که مربوط به ساختار لفظی آن است و بسیار در فهم گزاره های آن موثر است؛ نوشتار زیر در پی تبیین و بررسی مبنای ساختار شناسی الفاظ با توجه به مبنای خاص قرآن در بیان معنا و مفهوم این گزاره ها و کیفیت دلالت آنها از طریق دلالت لفظ بر روح معنا است.
    کلیدواژگان: وضع، روح معنا، گزاره های وحی، زبان دین، قرآن